شهادت امام جواد علیهالسلام
شاعر : یوسف رحیمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
لب تشنه بود، تشنۀ یك جـرعه آب بود مردی كه دردهای دلش بی حساب بود
پا می كشید گوشۀ حجره به روی خاك پـروانـه وار غـرق تب و التـهـاب بود
از بسكه شعلــه ور شده بود آتش دلـش حتی نفـس نفـس زدنـش هم عذاب بود
یك جرعه آب نـذر امامـش كسی نكرد رفـع عــطش اگر چه کـمال ثـواب بود
آخـر شبــیـه جـد غـریـبـش شهـیـد شـد آری دعـای خـسته دلان مستـجاب بود
غـربت بـرای آل عـلـی تـازگی نداشت در آن دیـار كـشـتـن مظـلـوم بـاب بود
امـا فـــدای بـی كــفــن دشـت كــربــلا آلالـه ای كه زخـم تنـش بی حـساب بود
هم تیغ و نیزه خون تنش را مكیده بود هــــم داغــدیـدۀ شـــرر آفـــتـاب بــود
|